• وبلاگ : مهدي
  • يادداشت : مادر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهلا 
    جالب بود
    + اعظم 
    بيكاري اين داستان دلخراش و نوشتي حالا خوب بود گفتي داستانه تا تمومش كردم قلبم درد گرفت

    -------------------------- به نام خداي مادر --------------------------

    داداش جاويد عزيزم ..... سلام .

    با اميد به اينكه هميشه شاد و بهاري باشي .. ولي .. هيچ وقت حتي براي يك بار هم كه شده ابر بهاري نباشي .

    -------------------------- در مورد مطلب --------------------------

    واقعا خيلي متاسفم برات .. در گذشت مادر عزيزت رو بهت تسليت ميگم .

    حالا بشين و زار و زار به حال خودت گريه كه كه چه مادر نازنيني داشتي و قدرش رو ندونستي .. ولي .. الان خيلي ديره براي اينكه بخواي بهش بگي كه تو رو ببخشه ولي با اينكه دير شده ولي بگو : اون تو رو ميبخشه .

    چطوري جرات كردي كه صدات رو روي مادرت بلند كني .

    با اجازه متن رو توي وب ميزارم تا دوستان بخونن .. تا بيشتر از اينها قدر پدر و مادر عزيزشون رو بدونن