اولاً باید توجه داشته باشید که نظام، سنن و قوانین حاکم بر عالم قیامت غیر از قوانین و سنن حاکم بر دنیاى مادى است ازاینرو، نمىتوان حقیقت مسائل آن عالم را با ابزار درک دنیوى، درک و دریافت نمود. مثلاً بر اساس آیات و روایات انسان در بهشت هیچگاه پیر نمىشود، مریض نمىگردد مشیت و خواستن در بهشت عین شدن و تحقق است و اصلاً مسائل به صورت تدریجى رخ نمىدهد چنان که در این عالم چنین است، یا مثلاً انسان در جهنم مىسوزد ولى خاکستر نمىشود، یعنى بدن آنجا به گونهاى است که مىسوزد ولى خاکستر نمىشود به خلاف بدن دنیوى. از این رو، نمىتوان با ابزار ادراکى دنیوى بهشت و جهنم را ترسیم نمود آیات و روایات نیز که گاهى بهشت و جهنم را به اوصافى این سوئى وصف کردهاند تنها براى تقریب مسأله به ذهن دنیوى من و شما بوده است ولى حقیقت برتر از آن است که حتى بتوان آن را این چنین وصف نمود.
به دلیل تفاوت جوهرى قوانین آن عالم با این نظام است که لازم و ضرورى است که بدن و روح آدمى تحولات و تغییراتى را به خود دیده تا قابلیت ورود به عوالم برزخ و قیامت را بیابد طرح این مسأله خارج از حوصله این مکاتبه است. نگا: بازگشت به هستى، استاد محمد شجاعى، مقدمه و تدوین محمدرضا کاشفى، تهران، مؤسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر، چاپ اوّل، 1379، صص 114- 130.
حقیقت بهشت و جهنم جدا از مسأله لقاء پروردگار نمىباشد. به عبارت دیگر بهشت و جهنم مقصد و مقصود در سیر و حرکت نیستند و حرکتها به سوى پروردگار و منتهى به لقاء پروردگار است و بهشت و جهنم از آثار چگونگى لقائها و رسیدنها است. یعنى بهشت از آثار و لوازم لقاء حضرت حق با اسماء رحمت و مغفرت و جهنم هم از آثار و تبعات لقاء پروردگار با اسماء غضب و سخط است.
از آنجا که در قیامت آدمى هم روح دارد و هم جسم [البته روح و جسم متحول شده و مناسب با سنخ و قوانین و سنن آن عالم] عذاب جهنم و نعمت بهشت هم به روح تعلق دارد و هم به جسم و این مطلب را آیات و روایات تأیید مىکنند،(1).
براى روشن شدن بهتر مطلب در باب عذاب جسمى و روحى جهنم و همین نعمت جسمى و روحى بهشت به چهار آیه از قرآن بسنده مىکنیم: عذاب جسمانى: آتش سوزان،(2)، مىخورند ولى سیر نمىشوند،(3).
عذاب روحانى: سوختن نفس آدمى،(4)، حسرت بى پایان،(5).
نعمت جسمانى: نوشیدنىهاى گوارا،(6).
نعمت روحانى: خشنودى خدا،(7) زدودن کینه از نفوس،(8)
پىنوشت
(1) (نگا: اصول المعارف، ملا محسن فیض کاشانى، تعلیق، تصحیح و مقدمه سید جلال الدین آشتیانى، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، چاپ دوّم، آذرماه 1362 ش، صص 224 و 225)
(2) (اعلى 12)
(3) (واقعه، 53- 51)
(4) (همزه، 4- 7)
(5) (آل عمران، 192)
(6) (محمد، 15)
(7) (توبه، 72)
(8) (اعراف، 43) (برگرفته ازنرم افزارپرسمان)
بازدید دیروز: 5
کل بازدید :104753
از این بیهوده چرخیدن چه حاصل؟پیاده میشوم دنیا نگه دار......!